خبرگزاری مهر، سرویس بین الملل - صمد محمدی*: بعد از پیروزی سوریه و محور مقاومت در جنگ تحمیل شده به مردم سوریه به نظر میرسد شکست خوردگان از جمله آمریکا به دنبال ایجاد زمین بازی جدیدی برای جبران شکستهای خود در میدان جنگ هستند. این زمین بازی دیگر نه گسیل تروریستها و درگیری نظامی بلکه تحریم و ممانعت از بازسازی سوریه با انگیزه شعلهورکردن آتش نارضایتیهای مردمی است.
مشکلات اقتصادی بازمانده از جنگ ویرانگر
سوریه بهعنوان یکی از کشورهای تأثیرگذار در محور مقاومت از اواخر ژانویه ۲۰۱۱ درگیر جنگ تحمیلی از سوی دشمنان منطقهای و فرا منطقهای شده که این جنگ تاکنون خسارتهای سنگینی نیز به این کشور وارد کرده است. بر اساس گزارش کمیته اقتصادی و اجتماعی غرب آسیای سازمان ملل متحد (ESCWA) در سال ۲۰۱۸ حجم خسارتهای جنگ داخلی سوریه ۴۰۰ میلیارد دلار است.
علاوه بر میزان بالای تخریب، سوریه بسیاری از منابع درآمدی خود ازجمله صنعت نفت و کشاورزی را تقریباً از دست داده است به گونهای که تولید نفت بهعنوان یکی از مهمترین منابع درآمدی دولت سوریه از ۳۸۶ هزار بشکه در سال ۲۰۱۰ به حدود ۲ هزار بشکه در سال ۲۰۱۶ رسید.
مطابق آمار از ۳۸۶ هزار بشکه نفت تولیدی در سالهای قبل از بحران حدود ۱۰۹ هزار بشکه صادر میشد که مقصد ۹۰% این صادرات کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) در اروپا بودند. ارزش این صادرات ۴ میلیارد دلار بود که از ابتدای جنگ به دلیل اعمال تحریمهای اروپا علیه این کشور، تقریباً به صفر رسید. صادرات بخش معدن نیز که در سال ۲۰۱۱ حدود ۴.۷ میلیارد دلار بود در سال ۲۰۱۵ تقریباً متوقف شد.
سنگینی بار بازسازی بر دوش ملت و دولت سوریه همزمان با تحریمهای آمریکا
دولت و ملت سوریه با پایان یافتن درگیریهای نظامی در بسیاری از مناطق در حال بازسازی و برگرداندن زندگی به شهرها و روستاهای آسیب دیده هستند که البته با موانعی از جمله تحریمهای سخت و ظالمانه آمریکا و اروپا نیز مواجه هستند. موانعی که برخلاف ادعای مسببان نه تنها کمکی به مردم سوریه نمیکند بلکه سبب بیشتر شدن آلام و دردهای آنان میشود و همچنین مانع جذب سرمایهگذاری خارجی برای افزایش سرعت بازسازی است.
جدیدترین این تحریمها، قانون سزار است که در دسامبر ۲۰۱۹ در بودجه دفاعی آمریکا گنجانده شد و در ۱۷ ژوئیه ۲۰۲۰ نیز با امضای دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، اجرایی شد. بهموجب این قانون، آمریکا میتواند هر شخص یا گروه یا حکومتی را که به سوریه کمک مالی یا کالایی یا فنّاورانه برساند، تحریم کند.
هدف آمریکا از اعمال تحریمهای سنگین علیه سوریه چیست؟
شواهد و قرائن نشان میدهد که هدف آمریکا و متحدانش از اعمال این تحریمها ممانعت از بازسازی سوریه برای ایجاد نارضایتیهای مردمی و کشاندن مجدد سوریه به ورطه جنگ و ناآرامی است تا بتوانند، آرزوی از دست رفته خود در میدان جنگ را در میدان بازسازی به دست آورند.
لذا دوره بازسازی سوریه و نقشآفرینی مؤثر دولت سوریه و همپیمانان آن در این دوره بسیار مهم خواهد بود. موسسه اعتبارسنجی فیچ (Fitch) که یکی از معتبرترین موسسههای اعتبارسنجی در دنیا است نیز در بررسی احتمالات آینده سیاسی سوریه در گزارشی در ۹ مارس ۲۰۲۰ آینده سیاسی سوریه را بیشتر از دریچه تلاش این کشور برای جذب سرمایهگذاری طرف غربی در دوره بازسازی، ارزیابی میکند. بر اساس این گزارش، دشمنان سوریه تلاش میکنند تا بار دیگر به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی و قرار دادن مردم روبهروی حاکمیت، آتش جنگ را شعلهور کنند و حکومت سوریه را تغییر دهند یا حداقل بتوانند با اهرم بازسازی و سرمایهگذاری، دولت سوریه را برای کنار رفتن از محور مقاومت، تحتفشار قرار دهند. نمودار زیر سناریوهای مطرحشده درباره آینده سیاسی سوریه را نشان میدهد.
شکل (۱): نمای کلی سناریوهای آینده جنگ سوریه
همانطور که در شکل بالا دیده میشود، احتمال تثبیت قدرت بشار اسد بسیار بیشتر از سایر گزینهها است؛ اما همچنان احتمالاتی برای تغییر رفتار و یا شکست او وجود دارد که تقریباً همه آنها مربوط به بازسازی و چگونگی آن است. در ادامه به توضیح مختصر هر یک از این سناریوها خواهیم پرداخت:
سناریو ۱- ماندن بشار اسد در قدرت (۷۵%): پیشروی دولت در میدان جنگ با حمایتهای ایران و روسیه بهخصوص در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ این سناریو را تحکیم میکند که دولت سوریه بتواند حاکمیت خود را تثبیت کند و مخالفان روزبهروز ضعیفتر شوند. در این سناریو سه احتمال دیگر نیز مطرح میشود.
۱-۱: دولت بشار اسد تحت تحریم قرار گیرد (۳۵%): در این احتمال، دولت سوریه با کمک متحدان خود خواهد توانست مناطق باقیمانده ازجمله ادلب را آزاد کند و مخالفان نیز به کشورهای همسایه ازجمله ترکیه فرار میکنند. در این راستا با هدف جلوگیری از آزادسازی مناطق باقیمانده احتمالاً فشارهای بینالمللی و تحریم شدت خواهد گرفت. محتمل است که دولت سوریه برای کاهش این فشارها به کردها استقلال بیشتری اعطا کند.
۱-۲: صلح با مخالفان (۲۵%): بر اساس این احتمال، مخالفان دولت سوریه به دلیل شکستهای پیدرپی تضعیف میشوند و شرایط یک توافق برای دولت فراهم خواهد شد. در این حالت ممکن است روسیه با هدف جلب رضایت غرب در جهت بهبود روابط سوریه و خود با غرب، بشار اسد را تحتفشار قرار دهد تا به مخالفان ازجمله کردها استقلال بیشتری اعطا کند و قومیتهای مختلف نیز در تقسیمات قدرت دیده شوند. این مسائل سبب خواهد شد تا کمکهای بینالمللی برای بازسازی سوریه شرایط بهتری داشته باشد.
۱-۳: تجزیه غیررسمی (۱۵%): در حال حاضر ارتش سوریه در موقعیت برتر نظامی قرار دارد و ممکن است روسیه و ایران حمایتهای خود را کاهش دهند که این موجب تضعیف موقعیت ارتش میشود. این موضوع در کنار مشکلات اقتصادی دولت سوریه سبب خواهد شد تا دولت نتواند همه مناطق را تحت کنترل خود درآورد. ازاینرو تنها مناطق و شهرهای مهم در اختیار دولت خواهد بود و برخی مناطق خودمختار شکل خواهد گرفت. خودمختاری این مناطق البته نه بهصورت دائمی ولی ممکن است مانند وضعیت لبنان در جنگ داخلی ۱۹۷۵ باشد.
سناریو ۲- سیاست انتقالی بدون بشار اسد (۱۳%): در حال حاضر کنارهگیری اسد از قدرت تقریباً دیگر در اولویت قرار ندارد ولی برای بهبود روابط با غرب و کاهش تنشها، روسیه پس از آزادسازی ادلب و سایر مناطق و اطمینان از عدم سقوط حکومت سوریه، ممکن است اقدام به جایگزینی یک فرد علوی دیگر با حفظ سیستم موجود بهجای بشار اسد نماید. این اقدام سبب ورود سرمایه به سوریه و تسریع در بازسازی آن خواهد شد
سناریو ۳- تجزیه رسمی (۱۰%): در این سناریو پیشبینی میشود که حتی در صورت شکلگیری سوریه واحد اگر توافق سیاسی بین گروهها و قومیتهای مختلف شکل نگیرد، شکافهای فرقهای در آینده بهخصوص در رقابت بین ایران و عربستان فعال شود. در این صورت کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس از شکلگیری یک کشور سنی در سوریه حمایت خواهند کرد که این اقدام میتواند منجر به تجزیه سوریه شود. تحت این سناریو درگیریها و خشونتها ادامه خواهد یافت. در این صورت کردها با استفاده از این فرصت، میتوانند اعلام استقلال کنند. ازاینرو وضعیت سوریه وخیمتر میشود. این سناریو البته با توجه به تلاش ایران و روسیه برای حفظ تمامیت ارضی سوریه و نیز مخالفت با شکلگیری کشوری جدید در منطقه مشابه کردستان عراق، احتمال ضعیفی دارد.
سناریو ۴- مداخله خارجی (۲%): بااینکه اولویت اول مخالفان ازجمله اروپا و ترکیه کنار گذاشتن بشار اسد نیست اما برخی ادعاها مانند استفاده از سلاح شیمیایی توسط ارتش سوریه (در دفعات قبل نیز هیچ سندی بر استفاده ارتش سوریه از سلاح شیمیایی یافت نشد) میتواند بهانهای برای مداخله نظامی آمریکا باشد. همچنین افزایش زیاد نفوذ ایران و نیز رقابتهای ایدئولوژیک میتواند سبب ورود عربستان به درگیری نظامی با سوریه شود. البته مشخص نیست که آیا عربستان توان تغییر موازنه را دارد یا خیر؟
با این وجود اما به نظر میرسد که دولت سوریه و متحدانش هنوز برنامه جامع و عملیاتی برای بازسازی و چگونگی آن به جهت عبور از این دوران سخت و شکننده ندارند که این خود یک خلاء در مقابله با فشارها و فتنهانگیزیهای دشمنان سوریه و مقاومت است.
از این رو، محور مقاومت و سایر حامیان سوریه برای رسیدن به پیروزی نهایی در این جنگ طولانی مدت نیازمند ورود جدی و برنامه ریزی شده به عرصه بازسازی سوریه هستند تا بتوانند علاوه بر ترمیم رابطه بین دولت و ملت در این کشور، نقشه نهایی دشمنان را نیز در خارج نمودن سوریه از جریان مقاومت، خنثی کنند.
.......
*کارشناس مسائل سیاسی
نظر شما